تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

 

پدر بزرگ دوربین های دیجیتالی درگذشت

ایتنا : ویلارد بویل پدر دوربین های دیجیتالی در سن ٨٦سالگی درگذشت.

بر اساس اخبار منتشر شده ، ویلارد بویل ،فیزیک دان سرشناس کانادایی

که در سال ٢٠٠٩جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرده بود ، در سن ٨٦درگذشت


|
امتیاز مطلب : 43
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: علم روز , ,
تاریخ : یک شنبه 12 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

 

 

کارشناسان وبلاگ ،

وبلاگ ها با ریزش مخاطب مواجه شده اند:

ایسنا : به اعتقاد یک کارشناس وبلاگ،وبلاگ ها تاثیری

را که در زمان پیدایش می توانستند 

در تثبیت و تغیر فرهنگ ها داشته باشند، از دست داداه اند

محمد رضا نور پرداز در این زمینه اظهار کرد:

وبلاگ ها با ریزش مخاطب مواجه شده اند و جای خودشان

را به شبکه های اجتمایی داداه اند ، در واقع اگر بخواهیم ببینیم در صحنه ی

مجازی ،چه چیزی روی فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها ثیر می گذارد

اکنون می بایست نقش شبکه های اجتمایی را برسی کنیم


|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: علم روز , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

براي عاشقي ديره

ولي باز دست تقدريه

تا دستامون نره بالا

جايي بارون نمي گيره

...


|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: مریم حیدرزاده , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

دل را چو به عشق تو سپردم چه کنم ؟

  دل دادم و اندوه تو بردم چه کنم ؟

من زنده به عشق تو ام ای دوست ولیک

از آرزوی روی تو مردم چه کنم ؟


|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان


|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
موضوعات مرتبط: البوم عکس , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر،

هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر. تقصیر از ما نیست؛

تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند


|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

پس از ببریدن و پیوند جانان

مرا خوش آمده از دادن جان

پس از مرگ جوانی همچو فایز

تو را خوش باد صحبت با رقیبان

اگر از رخ بر اندازی نقابت

کنند مردم خیال آفتابت

از این پوشیده ای رخ یار فایز

که ترسی شب کسی بیند به خوابت؟

دلم از فرقت روی تو خون شد

سرشکم چون رخ تو لاله گون شد

به عمری آرزو کردم که گویی

که ای فایز ! سرانجام تو چون شد

به لب خال سیاهت جایگاه است

شب من بدتراز خال سیاه است

به فایز بوسه ای ز آن لب عطا کن

که گر محروم میسازی گناه است

رخ تو دلبرا مانند ماه است

رخ من از غمت چون برگ کاه است

به فایز عهد یاری بسته بودی

مگر نه عهد بشکستن گناه است






|
امتیاز مطلب : 52
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
موضوعات مرتبط: فایز دشتی , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
غـمت در نهـا نخـانه دل نشـيند
 

به نازي كه ليلي به محمل نشـيند
مرنجان دلم را كه اين مرغ وحشي
زبامي كه برخواست مشكل نشـيند
خـلد گر به پا خاري آسان برآيـد
چه سازم به خاري كه دردل نشيند
به دنبـال محمل چـنان زار گـريم
كه از گريه ام ناقه در گل نشـيند
بنـازم به بـزم مـحبت كـه آنجـا
گـدايي به شاهـي مقـابل نشيـند

            


|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان

خشك آمد كشتگاه من
در جوار كشتِ همسايه.
گرچه مي گويند: «مي گريند روي ساحل نزديك
سوگواران در ميان سوگواران.»
قاصد روزان ابري، داروگ ! كي مي رسد باران؟
بر بساطي كه بساطي نيست
در درون كومه ي تاريك من كه ذرّه اي با آن نشاطي نيست
و جدار دنده هاي ني به ديوار اتاقم دارد از خشكيش مي تركد
 چون دل ياران كه در هجران ياران -
قاصد روزان ابري ، داروگ ! كي مي رسد باران؟

 

 

 


 

 


 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
تاریخ : شنبه 11 تير 1390
نویسنده : فریبرز جوان
اي مه من! اي بت چين! اي صنم!
لاله رخ زهره جبين، اي صنم!
تا به تو دادم دل و دين اي صنم!
بر همه کس گشته يقين، اي صنم!
من ز تو دوري نتوانم ديگر
کز تو صبوري ننتوانم ديگر
بيا حبيبم... بيا طبيبم...

هر که تو را ديده ز خود دل بريد
رفته ز خود تا که رخت را بديد

تير غمت چون به دل ما رسيد
همچو بگفتم که همه کس شنيد

من ز تو دوري نتوانم ديگر
کز تو صبوري ننتوانم ديگر
بيا حبيبم... بيا طبيبم...



|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
موضوعات مرتبط: خوانندگان , ,
آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید